حتی چنار ساده تنها
آنجا کنار جوی خیابان
اسرار پاک رویش خود را
از یاد برده است...
نفرین بر امتداد خیابان، نفرین به دختران هراسان
نفرین به روی آنهمه آدم ، نفرین به خوی اینهمه حیوان
نفرین به چرخ خسته ماشین، نفرین به بوق شاکی فرمان
نفرین به رنگ قرمز ماندن تا آن عبور زرد شتابان
پیچیدن از همیشه گناه است ،یک عمر مستقیم برانید
نفرین به دره های رهایی نفرین بر این جریمه لغزان
نفرین به ما که باز همانیم ، نفرین به ما هنوز جوانیم
باید همیشه سنگ بمانیم در گیر و دار اینهمه تاوان
ماییم و این جماعت بی سر ،صورت به روی صورت دیگر
ماییم و درس کهنه بازی ، ماییم و این فریب نمایان
نفرین به ما که دیر رسیدیم ، نفرین به ما که هیچ ندیدیم
جز چشم های خسته ایمان ، جز دست های بسته عرفان
نفرین به ما که سخت خرابیم ، ما را ببین: شبیه سرابیم
دنبال یک حقیقت ویران ، ویران یک غریزه آسان
نفرین به من که مانده ام اینجا در این خطوط محکم بیجا
نفرین به تو اگر نگریزی از شهر نغمه های پریشان
تا کی میان ترمز و تردید؟
نفرین بر امتداد خیابان...
نغمه رضائی